به گزارش فراز، این برای اولین بار است که در ماههای اخیر سخن از یک طرح هستهای جدید در مجلس به میان آمده است. در اخبار ایران تا پیش از این نشانی از وجود یک طرح جدید هستهای با مختصاتی که وزیر خارجه به آن اشاره کرده، دیده نشده بود. هیچ نماینده مجلسی در ماههای گذشته خبر از یک طرح جدید برای مذاکرات هستهای نداده است.
این موضوع از آنجا سوال برانگیز است که عموما نمایندگان مجلس اخبار مربوط به تهیه و تقدیم این دست طرحها را با جدیت زیادی رسانهای میکنند.
در چنین شرایطی این پرسش پیش میآید که آیا سخنان امیرعبدالهیان درباره طرح مذکور یک مانور رسانهای برای ترساندن طرف مقابل است یا اینکه جنبههایی از واقعیت هم دارد؟
امیر عبدالهیان در حالی خبر از طرح هستهای مجلس و تعیین ضرب الاجل برای طرف غربی جهت احیاء برجام داده آمریکا مدتهاست میگوید که دیگر احیاء برجام در اولویتهای سیاستهایش در رابطه با ایران قرار ندارد. مقامات آمریکایی در ماههای اخیر علاقه و تمایل چندانی برای ایحاء برجام از خود نشان ندادهاند و نکته اینجاست که به نظر میرسد تمایل اروپاییها هم به شکل واضحی در همین مدت کاهش یافته است.
آخرین بار قانون هستهای معروف مجلس در دیماه سال ۱۳۹۹ بود که بر روی سرنوشت مذاکرات احیاء برجام در واپسین ماههای دولت دوازدهم تاثیر گذاشت. حسن روحانی، رئیس جمهوری وقت بارها بر این مساله تاکید کرده که اگر آن قانون هستهای توسط مجلس تصویب نشده بود، کار احیاء برجام میتوانست در همان روزهای پایانی دولت دوم وی نهایی شود و دستگاه اجرایی را بدون تحریم تحویل جانشین خود ابراهیم رئیسی بدهد.
بسیاری از تحلیل ها بر این گزاره تاکید میکردند که زمینه اصلی تصویب آن قانون هستهای جلوگیری از احیاء برجام در دولت حسن روحانی و تاثیر این وضع در نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ بود. اصولگرایان منتقد و مخالف دولت حسن روحانی معتقد بودند که نیروهای سیاسی خودشان میتوانند با قدرت و کیفیت بیشتری برجام را احیاء کرده و توان دیپلماتیک «نیروهای انقلابی» را به رخ رقبای داخلی بکشند.
در زمان تهیه و تصویب قانون هستهای سال ۱۳۹۹ مجلس، موافقان آن میگفتند که این قانون با ایجاد سازوکارهای قدرت ساز و تهدید کننده، باعث فشار به غرب و آمریکا جهت پذیرش شروط ایران برای احیاء برجام خواهد شد. آنها آنطور که حداقل در لفظ سخن میگفتند، اعتقاد داشتند که طرف مقابل ایران تنها زبان زور و فشار را متوجه میشود و باید با این دست اقدامات آمریکا و اروپا را به سمت خواستههای ایران کشاند.
احیاء برجام اما در طول حدود ۲۰ ماه مذاکرات منقطع ایران و کشورهای ۱+۴ در دولت سیزدهم مقدور نشد و تیم وزارت خارجه ابراهیم رئیسی نتوانست توافق هستهای را به نقطه اوج آن قبل از خروج ترامپ برگرداند.
اکنون اگر سخنان امیر عبدالهیان درباره طرح مجلس برای مذاکرات هستهای را مبنا قرار دهیم به نظر میرسد که بهارستاننشینان به دنبال تهیه اهرم فشار جدیدی برای طرف مقابل مذاکرات هستهای هستند. اما مساله این است که مگر اهرم فشار قانونی قبلی تصویب شده در مجلس چقدر کارآمدی خود را در مسیر مذاکرات احیاء برجام نشان داده که حالا تصویب یک قانون جدید و تعیین سقف برای مذاکرات، کارساز باشد؟
نکته مهمتر هم این است که در معادلات ناظر به احیاء برجام چقدر منافع ایران درگیر این کار است و چقدر منافع اروپا و غرب؟ به عبارتی سوال اینجاست که کدام طرف از تحریمها و وضعیت موجود بیشترین ضرر را متحمل میشود؟ در شرایطی که رکوردهای تورمی و همینطور افزایش قیمت ارز در داخل ایران حکایت از وضعیت بیثبات اقتصادی دارد، پاسخ روشن به این سوال آن است که فعلا تا اینجای کار ایران بوده که متضرر اصلی تحریمها و عدم احیاء برجام شده است.
حتی ابراهیم رئیسی و تیم اقتصادی او که مدعی بودند بدون وابستگی به سیاست خارجی میتوانند مسایل اقتصادی را حل کنند نیز تا کنون از ثبت دستاوردی ملموس در این زمینه ناتوان بودند.
اتفاق مثبت در حوزه دیپلماسی ایران در هفتههای اخیر عادی سازی روابط با همسایگان و خصوصا کشورهای عربی و تنشزدایی در این عرصه است. چیزی که بسیاری اوز دولتیها و موافقان دولت را به این نتیجه رسانده ایران در جریان احیاء برجام موقعیت بالادستتری نسبت به گذشته دارد. اما آیا این موقعیت آنقدر بالادستی هست که بتواند اولتیماتومهای ایران برای غرب را در عمل اثربخش کند؟ این هم سوال دیگری است که در پی سخنان امیر عبدالهیان از طرح هستهای تازه مجلس میتوان مطرح کرد.
به هر تقدیر به نظر میرسد برای روشن شدن جزئیات آنچه که امیرعبدالهیان گفته همچنان باید صبر کرد تا دید چگونه از این طرح رمزگشایی میشود.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟